امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

عشق زندگیم امیر علی

حرف های یک جنین با مادرش

        هفته 4 تا 8   شايد هنوز نداني که مادر من شده اي اما من اينجا هستم . به من نگاه کن . اسم من رويان است . گرچه  به اندازه سر سنجاق هم نيستم ولي همه نيازهايم را از جفت ميگيرم و براي رشد مناسب به شدت تلاش  ميکنم. تازه کار من شروع شده است و به کمک مواد مغذي که از طريق جفت دريافت ميکنم بايد چشم  ، گوش ، لوله عصبي ، دستگاه گوارش ،اندام ها و اعضاي داخلي خود را بسازم . لطفا حسابي مراقب  خودت باش تا آسيبي به من نرسد   هفته 8 تا 12   حالا نام من جنين است . وزنم 15 گرم و قدم 6 سنتي متر است . دستها و انگشتانم دارن...
13 فروردين 1392

پسر نازم

سلام عزیزکم   سلام گل نازم   سلام به تو ای پسر قشنگ   سلام به تو که اومدی و با خودت شادی اوردی   سلام بر تو که روشنی غروب های بی قراری   سلام بر تو که عشق پاکی   سلام به تو که نفس منی   سلام  فرزند پاک من   سلام فرزند زیبای من   سلام به تو که با وجودت نام زیبای مادر بر من میگذارند   مادر که زیباترین نام دنیاست   سلام ای ماه ماهانم   سلام ای عشق تابانم   سلام ای نور چشمانم   دوستت دارم       ...
12 فروردين 1392

هفته 13

هر چند كودك شما هنوز خيلي كوچك است، اما احتمالا شكم شما به زودي به قدري بزرگ خواهد شد كه همه خواهند فهميد شما باردار هستيد! در واقع اكنون كودك شما از فرق سر تا انتهاي بدن، حدود 7.5 سانتي متر يعني به اندازه يك ميگوي بزرگ! طول دارد و حدود 30 گرم است. صرف نظر از اندازه اندامها نسبت به يكديگر، بدن كودك شما در داخل رحم، كاملا شكل گرفته است. در مقايسه با چند هفته پبش، اندازه اندامهاي كودك شما متناسب تر شده و اندازه سر او در حدود يك سوم كل بدن است. انگشتان كوچك او (كه هر كدام يك اثرانگشت منحصر به فرد دارند) در سر جاي خودشان هستند. كليه ها و مجاري ادراري او در حال فعاليت هستند و او ادرار خود را به داخل مايع آمنيوتيك (كه قبلا آن را مي بلعيد) مي...
6 فروردين 1392

لحظه تحویل سال

عسلم حالت چطوره خوبی عزیزم مامانی یه اتفاق بد افتاد یک ساعت قبل سال تحویل داشتم خونرو جمع و جور میکردم تا لحظه تحویل سال خونه تمیز باشه و با بابایی کنار هم باشیم داشتم سفره هفت سین و میچیدم و بابارو فرستاده بودم که برا سفره ماهی قرمزو چیزای دیگه بخره رفتم دستشویی خیلی لحظه بدی بود وقتی دیدم ازم خون میره خیلی خیلی ترسیدم فکر کردم شمارو از دست دادم تمام تنم میلرزید نمی تونستم حرف بزنم گریه میکردم و نمی دونستم باید چی کار کنم اومدم رو زمین خوابیدم زنگ زدم به مادر جون و بهش گفتم اونم بهم گفت که نگران نباشمو فقط بخوابم به بابا هم زنگ بزنم که بیاد پیشم منم زنگ زدم بابایی خیلی ترسیده بود و سریع اومد و برام جا انداخت منم خ...
2 فروردين 1392

سال نو

مثل لحظه ای که باغ, در ترنم ترانه شکوفا میشود, غرق در شکوفه میشود   باز کن پنجره را   که بهاران آمد   که شکفته گل سرخ   به گلستان آمد     سلام عشق مادر   عیدت مبارک باشه عزیزکم   قربونت بشم امسال موقع تحویل سال تو , تو دل مامانی هستی   و قرار شادی رو به زندگیمون بیاری   عشق زندیگیم محکم به دلم بچسب   عاشقتم   سال نو مبارک پسر نازم ...
2 فروردين 1392

پسر نازم

سلام عشق مامان مامانی دیروز به همراه بابا رفتیم سونو nt پیشه یه خانم دکتره مهربون الهی فدات بشم شما انقدر ناز و خوشگلی بابایی کلی ذوق کرد خانم دکتر گفت دستات پاهات کبد و کلیه هات مثانت قلبه قشنگت همه و همه سالمن خدارو هزار مرتبهههههههههههههه شکر عزیزه دلم ایشون گفت شما به احتمال خیلی زیاد یه پسر ناز و شیطونی الهی قربونت بشم من انقده شیطونی میکردی که کلی برای مامان و بابا شیرین کاری کردی پاهای قشنگتو تکون میدادی خانم دکترم از تمام کارای شما فیلم گرفت و گفت که جات راحته راحته عزیزم اخره سونو هم دسترو اوردی بالا و باهامون خدافظی کردی بعد هم رفتیم پیشه خانوم دکت...
27 اسفند 1391

دونه انگورم

سلام خوشگله مادر قربونت بشم امروز 9 هفته ات تموم شد ایشالا که تمام این 40 هفته رو به سلامتی بگذرونیم و شما سالم بیای بغلم الهی فدات بشم داری بزرگ میشی خیلی دلم می خواد بدونم دخملی یا پسمل چون دلم می خواد برم برات بازم وسیله بخرم عزیزکم مامانی خیلی تهوع داره و همش خونه است ا ین روزا همش حوصلم سر میره خیلی دلم می خواد خونه تکونی کنم اما نمیتونم چون یکم که کار می کنم زیره دلم درد میگیره و میترسم که برا شما ضرر داشته باشه دارم تحمل میکنم تا شاید یکم بهتر بشمو بتونم تمیز کاری کنم الان شما خیلی کاملتر شدیو خیلی از اندامهای بدنت تشکیل شده من کلی بر...
12 اسفند 1391

کوچولوی من

سلام عزیزم الان شما اندازه یه عدس هستی فدات بشمممممممممممممممممممم الان شما 5.1 میلی متر و داری تند و تند بزرگ میشی هفته ششم بوس برای فسقلیه نازم ...
24 بهمن 1391