حرف های یک جنین با مادرش
هفته 4 تا 8
شايد هنوز نداني که مادر من شده اي اما من اينجا هستم . به من نگاه کن .
اسم من رويان است . گرچه به اندازه سر سنجاق هم نيستم ولي
همه نيازهايم را از جفت ميگيرم و براي رشد مناسب به شدت تلاش
ميکنم. تازه کار من شروع شده است و به کمک مواد مغذي که از طريق جفت دريافت
ميکنم بايد چشم ، گوش ، لوله عصبي ، دستگاه گوارش ،اندام ها و
اعضاي داخلي خود را بسازم . لطفا حسابي مراقب خودت باش
تا آسيبي به من نرسد
هفته 8 تا 12
حالا نام من جنين است . وزنم 15 گرم و قدم 6 سنتي متر است .
دستها و انگشتانم دارند شکل ميگيرند و اندام هاي داخلي ام مانند کبد ،
کليه ها ، و ريه هايم مشخص شده اند و قلبم به تپش در آماده است.
اگر حالت تهوع داري و نميتواني چيزي بخوري ، نگران نباش.
من خيلي کوچولو هستم و انرژي کمي را از ذخاير تو به دست مي آورم.
هفته 12 تا 16
من کلسيم ميخوام مادر جان ، خواهش ميکنم بيشتر شير و ماست بخور
چون دندان هايم دارند شکل ميگيرند .من خيلي رشد کرده ام .
حالا 17 سانتي متر طول دارم و وزنم 128 گرم شده است ولي هنوز
خيلي کوچکم ، آنقدر که توي کف دست جا ميشوم.