امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

عشق زندگیم امیر علی

مادر

«مادر»   کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید:« می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید؛ اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟»   خداوند پاسخ داد :« از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در کنار توست و از تو نگهداری خواهد کرد.»     اما کودک هنوز مطمین نبود که می خوهد برود یا نه. - اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی است. خداوند لبخند زد :« فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او...
21 ارديبهشت 1392

حرف های یک جنین با مادرش

١٦ هفته تا 20 هفته     وزنم از 128 گرم به 300 گرم رسيده و قدم حدود 20 سانتي متر است.    به زودي حرکات و جنبش هاي مرا حس خواهي کرد. قلبم به خوبي دستگاه گوارشم در حال تکامل است.    کليه هايم در جاي خود قرار گرفته اند و چين روي پوستم ظاهر شده اند.       20 هفته تا 24 هفته     پاهايم بلند تر شده اند . کم کم آنها را حرکت خواهم داد، تا با اين ورزش کردن تو را خوشحال کنم.   وزنم به 640 گرم رسيده و قدم حدود 33 سانتي متر است. دست هايم تکيه گاه من هستند. استخوان ها و دندان هايم .   در حال ساخته شدن و مغزم هنوز در حال ر...
21 ارديبهشت 1392

جوجه کوچولو

سلام پسر قشنگم خوبی مامانی 19 هفته هم تموم شد و وارد هفته 20 شدیم انگار واقعا نیمی از راه و با هم به سلامتی طی کردیم   عزیزم تو هم دعا کن تا بقیه راهم به سلامتی پیش بره این روزا شما تو دل مامانی بازی میکنی و من از حس کردنت  لذت میبرم پسرکم   یه لیست نوشتم تا وسایلی که برات لازمه تهیه کنم عزیزم   تا وقتی میای همه چیزت کامل باشه عزیزکم   یکم دلم درد میکنه و نگرانتم مامانی   خیلی دوست داریم پسرک نازم   راستی هنوزم برات اسم قشنگ پیدا نکردم   تقصیر باباییه همکاری نمیکنه با من &nb...
20 ارديبهشت 1392

مادرم

    وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.     مادر عزیزم روزت مبارک         سلام پسرم من با وجود تو مادر هستم عزیزم به روزی امید دارم که کنارم باشی و مامان صدام بزنی اون روز بهترین روز برای منه پارسال این موقع این آرزو رو برای خواهرت داشتم اما آرزوهامو همراه خواهرت به خاک سپ...
11 ارديبهشت 1392

شکلاتم

سلام شکلات خوشمزه من عاشقتم عزیزم تازگیا تکون خوردن شمارو متوجه میشم خیلی حس قشنگیه این طوری مطمئن میشم حالتون خوبه و داری بزرگ میشی همش دعا میکنم که همه کسایی که آرزوی مادر شدن و دارن این حس قشنگ و تجربه کنن عسل مامان  وقتی تکون می خوری آرزو میکنم که همیشه سلامت باشی و سلامت دنیا بیای تا مامان صورت نازتو ببینه و بزرگ شدنتو کنار خودم ببینم الان تو هفته 18 هستی و داریم به نیمه راه نزدیک میشیم امیدوارم بقیه راه رو هم با هم به خوبی و با شادی و سلامت طی کنیم   هفته هجدهم: در هفته هجدهم ریه فرزندتان با فرو بردن هوا یا مایع آمنیوتیک، در حال رشد است. با انجام سونوگرافی می توانید ببینید فرزندتان در حال مکیدن  شس...
11 ارديبهشت 1392

پسرکم

سلام عشق مامان خوبی مامانی دوشنبه با بابا جون رفتیم سونوگرافی و شمارو دیدیم حالت خوب بود خدارو شکر  عزیزم من و بابایی از دیدن شما کلی ذوق کردیم همه جای بدنت سالم بود خدارو هزاران مرتبه شکر قلبت، کلیه و کبدت، مثانه و ستون فقراتت و... خانم دکتر شمارو بررسی کرد و گفت سالمی عزیزم الهی مامانت فدات بشه که همش دستتو می خوردی و دکتر هر کاری کرد نتونست از صورتت عکس بندازه فکر کنم حسابی لج بازی حتی برات آهنگ گذاشت تا تکون بخوری اما شما اصلا دستاتو از جلو صورتت بر نداشتی   بعدشم رفتیم دکتر و صدای قلبه کوچولوتو دوباره شنیدممممممممم حسابی تند میزد قشنگ مامان ایشالا همیشه سلامت باشی قلبت بتپه بعده دکتر با بابا جو...
11 ارديبهشت 1392

هفته 15

هفته پانزدهم: بافت غضروفی تشکیل دهنده استخوان های جنین، رفته رفته سفت می شود. در این زمان ممکن است در قسمت پایین شکم خود دردهای پریود مانند احساس کنید و کمی نگران شوید،اما این دردها طبیعی است و نشانگر هیچ مشکلی نیست. این دردها هیچ خون ریزی به همراه ندارند و تنها به دلیل بزرگ شدن رحم به وجود می آید.   سلام کوچولوی ناز خودم امیدوارم حالت خوب باشه ، مامانی که این روزا زیاد حالش خوب نیست ؛ خیلی دل درد دارم پسر نازم و به خاطر این دردا آمپول میزنم اما تنها آرزوم  اینه که حال شما خوب باشه . عزیزتر از جانم مواظب باش و تو دل مامان با خیالت راحت بزرگ شو من و بابا منتظر دیدن روی ماهت هستیم . ...
22 فروردين 1392

عسل من

                    سلام کوچولویه من   عزیزم آروم تو دل مامان بزرگ شو   نفس مامان خواهش میکنم سالم بیا پیشم   می خوام کنارم باشی می خوام بزرگت کنم خودم , می خوام خودم لحظه به لحظه قد کشیدنتو ببینم   بمون کنارم   دوباره منو ترسوندی پسرکم   باز لک دیدمو رفتم سونو گرافی و بیمارستان   دکتر بهم گفت جفتم پایینه و باید استراحت مطلق باشم   پسرکم من به خاطر تو هر کاری میکنم   فقط سالم بیا بغلم   بهم قول بده که تنهام نمی زاری ...
13 فروردين 1392